اگر بدانم این آخرین رو زیست که از عمرم باقیست که ببینمت
دستت را می گیرم و به چشمانت زل میزنم و یک بار تنها یک
بار می گویم دوستت دارم اما طوری بیانش میکنم که لبخند
محکمی بزنی یک بار تنها یک بار به دور از قانون و عرف درآغوش
می گیرمت تا تمام دلت از عشق آرام بگیرد و مطمئن شوی که
واقعی هستم من اگر بدانم این آخر زندگانی ست تو را طوری
دوست خواهم داشت اما افسوس که هیچ کس نمی داند هر روز
بار آخری ست که میبینمت از این راه دور ... ......
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|